فرانتس کافکا : نویسنده ای بزرگ با ذهنی شکنجه شده

شرح

فرانتس کافکا : نویسنده ای بزرگ با ذهنی شکنجه شده

Deep Podcast

575

پسندیدن‌ها

11,698

بازدیدها

20 سپتامبر

2023

حمایت اختیاری از دیپ پادکست:

https://www.patreon.com/deeppodcastiran

Instagram: Https://www.instagram.com/deep.podcast

Telegram Channel: Https://www.telegram.me/deeppodcast

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

منابع:

https://www.britannica.com/biography/...

• Franz Kafka: Chronicle...

مسخ نوشته فرانتس کافکا

محاکمه نوشته فرانتس کافکا

قصر نوشته فرانتس کافکا

قضاوت نوشته فرانتس کافکا

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

زندگینامه فرانتس کافکا

نویسنده ای که نگرش انسان به جهان را تغییر داد

بیش از صد سال پیش یک نویسنده یهودی در شهرِ پراگ تصمیم گرفت دنیا رو با قلمش تغییر بده. اون فرزند یک مغازه دار بود. در دوران حیاتش چندان مورد توجه قرار نگرفت. تمامِ طول زندگیش از بیماری های جسمی رنج میبرد. اما بر خلافِ جسمش، ذهنی پویا داشت. ذهنی پر از ترس، حسِ تردید و متفاوت از جامعه. این مرد جوان در طول شب، درونیات ذهنیش رو بر روی کاغذ میاورد ، نتیجه این نوشته ها، داستانهایی شدند که تا به امروز مانندشون دیده نشده. اسمِ این مرد جوان (فرانتس کافکا) بود. آثار و تفکراتش چهره‌ی جدید از قرن بیستم بوجود آورد.

فرانتس کافکا در یک خانواده آلمانی زبان در شهر پراگ به دنیا اومد. خانواده اون یهودی بودن و در اون زمان شهر پراگ بخشی از امپراتوریِ اتریش – مجارستان بود. کافکا تقریبا تمام طولِ زندگیش از بیماری های مختلف رنج میبرد این بیماری ها بر روحیه ی کافکا هم تاثیر منفی گذاشته بودن. اکثر روزهای زندگیش یک مرد تنها و افسرده در خانه بود، در روابط عاشقانه بسیار بد شانس بود، به غیر از کار در یک شرکت بیمه، در تمامی کارهایی که انجام داد شکست خورده بود.

شاید همه اینها باعث شدند که درونیاتِ عجیبی در ذهنش شکل بگیره، از دلِ این درونیات ناشناخته آثاری شکل گرفتن که کافکا رو تبدیل به معروفترین نویسنده اروپا در دوره معاصر کردند.

از دیدِ فرانتس کافکا، تولد در یک چنین دنیایی ، جهنمی بود که هر کاری میکردی در نهایت تحقیر میشدی.

هرمان در بهترین شرایطش هم یک مرد خشن بود ، اما انگار حتی نگاه کردنِ به پسرش هم براش زجر آور بود. اون بدون هیچ دلیلی به شدت کافکای جوان رو مورد آزار قرار میداد. بارها پسرش رو به شدت تنبیه کرد و اونو یک موجود بی مصرف میدونست. اون فرزندش رو یک موجود رقت انگیز و بی ارزش میدونست. همه اینها باعث شدند که وقتی کافکا برای اولین بار به مدرسه رفت ، اعتماد به نفسش نسبت به سایر بچه در پایین ترین سطح ممکن بود.

مدتی بعد کافکا از این شرکت استعفا داد و رویای مهاجرت و خروج از کشور رو هم گذاشت کنار. در عوض اکثر اوقات زندگیش در خونه پدریش در پراگ میگذشت، تنش ها بین پدر و پسر همچنان ادامه داشت.

در آگوست سال 1908، کافکا یک شغل جدید پیدا کرد و به استخدامِ اداره بیمه حوادث در پراگ در اومد. کافکا تا پایان عمر در همین شغل باقی موند.

هر چند کافکا مدام تلاش میکرد تا خاطرات تلخ روزهای آغازین رو فراموش کنه اما همین قضیه تبدیل به یک معضل فکری شده بود. کارِ جدی کافکا در اداره بیمه تا بعد از ظهر ادامه داشت ، معمولا بعد از ظهرها میومد خونه و میخوابید ، نیمه های شب از خواب بیدار میشد و شروع به نوشتن میکرد. کافکا بعد ها گفت که از نوشتن هدف خاصی نداشته و فقط نوشتن رو به چشم یک تفریح و کار روزمره یا چیزی شبیه به یک مراسم مذهبی میدید. به قول مورخین، نوشتن برای کافکا مثلِ یک توبه نامه بود. توبه نامه ای برای تمامی گناهانش ، گناهانی که باهاش متولد شده بود.

مکس برود از کافکا خواست که نوشته هاش رو برای اولین بار به چاپ برسونه. این اتفاق افتاد، داستان های کافکا فروش بسیار پایینی داشتن ولی از همون ابتدا نظر مثبتِ منتقدین رو جلب کرده بودن به همین دلیل کافکا هم دلگرم شده بود که به نوشتن ادامه بده.

این اولین داستانِ خوبی بود که کافکا نوشت و این تازه شروع ماجرای کافکا به عنوان یک نویسنده اسطوره‌ای بود. درست در همون سال، اون یک بار دیگه پشت میز کارش نشست و شاهکاری خلق کرد به نامِ (مسخ) یا metamorphosis . داستانی عجیب از مرد جوانی به نامِ گِرِی گور زامزا، که یک روز از خواب وحشتناکی بیدار میشه و میبینه بندش شبیه به یک حشره غول پیکر و وحشتناک شده.

رمان کوتاه مسخ تنها اثرِ کافکا بود که در دوران حیاتش فروش خوبی داشت. داستانی که تا به امروز هم معروفترین نوشته کافکا به شمار میره. اما خودش داستانِ قضاوت رو به عنوان بهترین اثرش میشناسه. در اولین جملات داستان، کافکا این اثر رو به یک شخصی تقدیم میکنه. تقدیم به خانمِ felice bauer .

گفته میشه کافکا شدیدا از جامعه گریزان بود اما از اعماق وجودش آرزو میکرد که یک فرد اجتماعی باشه و دور و برش شلوغ بشه. رابطه کافکا با فلیس خیلی خوب جلو میرفت و در نهایت کافکا به فلیس بوئر پیشنهاد ازدواج داد، این پیشنهاد هم از طریق نامه صورت گرفت.

با وجود اینکه کافکا انقلاب بزرگی در ادبیات جهان چه در غرب و چه در شرق ایجاد کرد ، اما هیچگاه اونطور که باید مورد بررسی قرار نگرفت. در دوران حیاتش که اصلا چهره شناخته شده‌ای نبود و بعد از مرگش هم به جز دوره کوتاهِ بعدِ جنگ جهانی دوم که خیلی ازش صحبت میشد، دیگه اهمیت چندانی به آثار کافکا ندادن.

اما جالبترین نکته آرامگاهِ کافکا میشه: کافکا رو در قبرستان یهودیانِ پراگ دفن کردن. و همینطور که از عکس سنگ قبرش میبینید، قبر کافکا و پدرش مشترکه و کافکا و پدرش در یک قبر دفن شدن. بعد از مرگ هم کافکا نتونست از دستِ پدرش خلاص شه.

امروزه کافکا رو به عنوان یک نویسنده افسرده و پوچگرا نمیشناسن، بلکه جهان امروز کافکا رو به عنوان مردی میشناسه که نه فقط در ادبیات بلکه تغییر بزرگی در نگرش انسان به جهان - ایجاد کرده.

کافکا در حالی از دنیا رفت که مدتها بیمار بود در روابط عاطفی شکست خورده بود و تنها شغلی که تونست توش کار کنه، کارمند اداره بیمه بود و جز نوش

انتقام جنگ چالدران توسط شاه عباس

روایت انتقام جنگ چالدران توسط شاه عباس ازعثمانی ها

https://www.podbean.com/ep/pb-dhb6z-1496290

.podbean.com/ep/pb-dhb6z-1496290

https://www.podbean.com/player-v2/?from=embed&i=dhb6z-1496290-pb&square=1&share=1&download=1&fonts=Arial&skin=1&font-color=&rtl=0&logo_link=&btn-skin=ff6d00&size=300

.

. Your LibraryPodcastsNews آذر فایل آذر فایل Play Newest Follow https://turk7.ir Episodes کتاب صوتی مردی که می خندد - اثر ویکتور هوگو - راوی استاد بهروز رضوی(MP3_128K).mp3 September 9, 2023 • 78 mins دانلود کتاب صوتی مردی که میخندد ویکتور هوگو Share Mark as Played خاطرات صفر خان صفر خان قهرمانیان شیشوان August 9, 2023 • 81 mins Share Mark as Played #روانشناسی پرورشی نوین دکتر سیف August 9, 2023 • 39 secs Share Mark as Played فایل صوتی تدریس متون فقه استاد سعید سمیع پور 1402 July 7, 2023 • 76 mins Share Mark as Played فایل صوتی جمع بندی وکالت شهادت متون فقه شعبانپور June 22, 2023 • 58 mins Share Mark as Played See More Popular Podcasts Dateline NBC Dateline NBC Current and classic episodes, featuring compelling true-crime mysteries, powerful documentaries and in-depth investigations. Crime Junkie Crime Junkie If you can never get enough true crime... Congratulations, you’ve found your people. Around the NFL Around the NFL NFL.com's "Around the NFL" crew (Gregg Rosenthal, Dan Hanzus and Marc Sessler) break down the latest football news, with a dash of mirth. Stuff You Should Know Stuff You Should Know If you've ever wanted to know about champagne, satanism, the Stonewall Uprising, chaos theory, LSD, El Nino, true crime and Rosa Parks, then look no further. Josh and Chuck have you covered. The Bobby Bones Show The Bobby Bones Show Listen to 'The Bobby Bones Show' by downloading the daily full replay. © 2023 iHeartMedia, Inc. HelpPrivacy PolicyTerms of Use آذر فایل Share آذر فایل آذر فایل Facebook Twitter Embed Widget

اعلام رسمی سلسله اختری شیشوان

الان ساعت دو و هفت دقیقه بامداد (نصف شب) و من در این هفتم شهریور 1402, با خودم دارم تصور میکنم که همون‌طور که کوروش بزرگ هخامنشی(کوروش دوم) ،سلسله اش رو از پدربزرگ اش(هخامنش و یا ب تعبیری کوروش اول) و پدرش #کمبوجیه_اول به ارث برده بود ،یعنی ب فهم من،ریشه های هر سلسله و بهتر بگم #سیستم بزرگی از پدربزرگ به ارث میرسه، توی خانواده من،که پدره پدرم،محمد،بعد پدر خودم ،مرتضی اختری ،یعنی پدربزرگ عزیزم،محمد اختری شیشوان ،که سی سال (بازنشسته) شهربانی کشور(شاهنشاهی پهلوی) و بعد انقلاب اسلامی 1357 هم تا 1376، در سازمان زندانها ،(افسر نگهبان زندان مراغه) بوده،

بعد پدر بنده،مرتضی اختری شیشوان هم از 1375 استخدام رسمی وزارت آموزش و پرورش استان آذربایجان شرقی جمهوری اسلامی ایران میشه و تا امروز که ماشاالله تصحیلات شو هم ارتفقا داده و کارشناسی ارشد #فوق_لیسانس رو هم اخذ کرده، چند سالی هست که به سمت معاونت آموزشی در دبیرستان استعدادهای درخشان علامه حلی #عجبشیر در حال خدمت به جامعه محصلین و فرهنگی علمی این شهرستان عجب شیر کهن و دانشمند پروره.

پس منم باید مثل کوروش و اردشیر بابکان ساسانی،فرزند بابک ،بن ساسان ، منم سینا بن مرتضی بن محمد، سیستم و سلسله ای رو به لطف و عنایت خداوند متعال (الله) پایه گذاری و شروع به فعالیت و پیشرفت و استارت کامل خواهم زد تا بعد از مرگم،حتی بعد از سیصد سال هم ،خواهرزاده هام ،نوه های عمو هام،نوه های پسرخاله هام،که من جمله

پسر خاله عزیزم: احسان فتح اللهی هشترود

دکتر حسین فتح اللهی هشترود

مهندس صیام عظیم پور شیشوان و امیر فتح اللهی هشترود و جناب سروان امیر رضا جعفری باراز، همگی افتخار کنند به بنده ی حقیر.